استراتژی ترویج محتوا

استراتژی ترویج محتوا چیست؟
چرا باید در بلندگویی دمید که از پیش و تا به امروز از ندمیدنش سخن میگفتیم؟ چرا باید محتوا در نهایت ترویج شود؟ استراتژی ترویج محتوا چه اهمیتی دارد؟
اینها سؤالاتی هستند که قبل از ورود به دنیای استراتژی ترویج محتوا، باید دقیقا پاسخ دادهشوند.
یکی از مهمترین و رایجترین اشتباهات در برنامهریزی و تدوین استراتژی محتوا در این است که عمدتا ترویج محتوا سهم کمی از کل داستان استراتژی میگیرد.
چرا؟
چون یا آنقدر در تبلیغات (افراط) یا بازاریابی درونگرا (تفریط) غرق میشویم که اصلا یادمان میرود بالاخره بخشی از کار «بازاریابی محتوایی» اساسا بر عهده امورات Outbound است.
( +)
درست است که باید همواره «ابتدا» درونگرایی و محتوای خوب را مد نظر قرار داد، اما باید در نظر داشتهباشیم که به هر حال پس از امتحان تمامی روشهای درونگرایی و توزیع ارگانیک، «باید» سهمی هم برای توزیع غیرارگانیک و ترویج محتوا در نظر بگیریم.
فراموش نکنیم که اینترنت یک محیط شلوغ و در هم ریخته است که محتوای «هر چند خوب» هم برای این که به خوبی به مخاطبش برسد، نیازمند دست به دست شدن از جایگاه درست برای مخاطب درست است.
همیشه قرار نیست مخاطب به سمت ما بیاید. همیشه قرار نیست مخاطب در گوگل سرچ کند و الگوریتمهای گوگل، محتوای سئو شدۀ شما را تحویلش دهند. همیشه قرار نیست مخاطب هدف اصلا بداند شما هم وجود دارید.
(دیدگاه مخالف و تقریبا نقد صنعت تبلیغات و ظهور روابط عمومی در کتاب معروفش آمده است که دعوت میکنم سری به آن بزنید)
ترویج محتوا چیست؟
ما مبحث کاملی به تمام اجزای استراتژی محتوا اختصاص دادهایم؛ اما همچنان لازم است برای ترویج صحیح محتوا برنامهریزی اختصاصی داشتهباشیم. در این نوشتار میکوشیم ابتدا به چرایی و چگونگی و سپس به برنامه عملیاتی تدوین استراتژی ترویج محتوا بپردازیم.
در این تصویر تقریبا «تمامی» روشهای موجود برای توزیع محتوا از منظر ترویج و توزیع طبیعی آمده است که به همین دلیل از توضیح موارد آن خودداری میکنیم و گام بعدی را در تدوین استراتژی ترویج محتوا بر میداریم.
بحث بیشتر و استدلالی تر در این مورد را در «فلسفه ترویج محتوا» پیش میبریم.
روشهای رایج ترویج محتوا
از آنجایی که بیشتر این روشها کاملا سلیقهای و موردی هستند، ترجیح من این است که در موردشان گوگل کنید.
- استفاده از اینفلوئنسرهای آن حوزه خاص
- استفاده از تکنیک «آسمان خراش محتوا»
- استفاده از ظرفیت «Pipeline Marketing»
- استفاده از ظرفیت افرادی که در مقاله به آنها «لینک» داده شدهاست.
- تبدیل فرمت محتوا به PDF، فایل ویدئویی، پادکست و … و توزیع آن به هر دو صورت «ارگانیک و غیر ارگانیک»
- تبلیغات شبکههای اجتماعی
- تبلیغات کلیکی
- تبلیغات Native
- تبلیغات بنری
- استفاده از قیفهای بازاریابی محتوایی
- استفاده از تکنیک Syndication
تدوین استراتژی ترویج محتوا
الف) هدف را مشخص کنید.
ب) محتوایی که قرار است ترویج شود را مشخص کنید.
پ) میزان بودجه را از مدیریت بپرسید.
ت) میزان مد نظر (بازگشت سرمایه) و KPIهای مهم مدیریتی را جویا شوید.
ث) قیمت تمامی Paid media ها را جویا شوید.
ج) برنامه بودجه را تدوین کنید. (مشخص کنید هر محتوایی با چه مبلغی، باید به کجا ارسال شود.)
چ) با شبکههای نمایش تبلیغات وارد مذاکره شوید.
ح) محتوای مورد نظر را به صورت «تست» روی داشبورد آنها ارسال و کمپین خود را ببندید.
خ) نتایج را پایش کنید و با KPIهای خودتان بسنجید و مقایسه کنید.
د)تمامی دادهها را از تبلیغ دهنده تحویل بگیرید و یک گزارش مفصل از ابتدا تا انتهای کمپین بنویسید.
ذ) در فواصل مختلف (حدودا یکساله) یک گزارش کامل سالانه از اقدامات و نتایج توزیع و ترویج محتوا تدوین کنید.
پیوستها
نمونه جدول توزیع و ترویج محتوا
CC: تولید/ خلق محتوا
SM: شبکههای اجتماعی
SEO: بهینهسازی موتورهای جستجو
PR: ترویج محتوا
DEV: توسعه نرمافزاری
نمونه پلن مالی و بودجهبندی ترویج محتوا (اعداد تصادفی)
من از فضای بازاریابی صنعتی وارد دیجیتال مارکتینگ شدم، منظورم اینه که تولید محتوا رو در حوزه صنعتی شروع کردم و این باعث شد که دیدگاه من در بازاریابی b2b روی نگرشم نسبت به دیجیتال مارکتینگ تاثیر بگذاره.
درست یا غلط، دیجیتال مارکتینگ رو بصورت دیجیتال+مارکتینگ تفسیر می کردم : تولید محتوای دیجیتال + بازاریابی برای همان محتوا در فضای دیجیتال
البته نکته دیگه ای هم که در این تفسیر تا حدودی اشتباه وجود داره این بود که دیجیتال مارکتینگ رو همیشه محتوا محور می دونستم.
بعدا این دیدگاه خودم رو اصلاح کردم و حتی توی وبسایت خودم یک طیف با دو سویه تعریف کردم:
• دیجیتال مارکتینگ محتوا محور + تبلیغ محتوا
• دیجیتال مارکتینگ تبلیغات محور + دقت در تولید پیام تبلیغاتی
اینکه به کدوم سر این طیف نزدیک تر باشیم خیلی به فضای رقابت و نوع محصول و اهداف مارکتینگی ما بستگی داره
ولی بیرون زدن از این طیف ، یعنی صرفا تولید محتوای خوب و حفظ درونگرایی ، یا صرفا تبلیغات بدون توجه به پیام برای برخی موارد معدود مناسبه
مثلا استراتژی من در وبسایت خودم سه ساله که صرفا inbound هست
اما در بازار لپتاپ استوک ، رقابت شدیدی در دیوار وجود داره و صرفا هم روی تعداد آگهی تمرکز شده
کلا در این فضا سهم خیلی ناچیزی به کیفیت محتوا داده میشه.و خب دیوار ظرفیتی هم برای غیر از این نداره.
ممنونم از دیدگاه سازندهات. حقیقتا تمام بحث رو به خوبی تکمیل کردی.
با مهر
یاور