مقدمه
وقتی از واژۀ مخاطب استفاده میکنیم، منظورمان صرفا دادههای رقومی آنالیتیکس نیست.
منظورمان «مشتری» هم نیست.
منظورمان ترکیب واژهای دهن پُرکنی مثل «همیشه حق با مشتری است» هم نیست.
منظورمان خوانندۀ وبلاگ هم نیست.
منظورمان «فالوئر» هم نیست.
منظورمان هیچکدام از اینها نیست و همۀ اینها هم هست.
اگر بخواهیم دقیقتر صحبت کنیم، تمامی فرآیند و تمامی کاری که ما در «بازاریابی محتوایی» صورت میدهیم برای رسیدن به «مخاطب» است.
( + + + )
مخاطب و مخاطبشناسی کلید اصلی «بازاریابی محتوایی» است. سرفصل تمامی فعالیتهای محتوا بر مبنای «مخاطبشناسی» پیش میرود.
مخاطب کیست؟

تمام بحث ما در همین نکته است. در واقع تمام دانش بازاریابی محتوایی، محتوا و استراتژی محتوا قرار است راهی برای ایجاد ارتباط با مخاطب به شما بدهد.
اما اجازه بدهید در ابتدا «مخاطب» را تعریف کنیم.
مخاطب شخص یا اشخاصی است که قرار است از طریق محتوا با آنها رابطۀ صمیمی، دوستانه، طولانیمدت و دائمی برقرار شود.
اما مخاطب با Target تفاوت دارد.
باید همواره این نکته را در نظر بگیریم که تعریف مخاطب ناظر بر جنبههای «انسانی» ماجراست تا دیجیتال مارکتینگ آن.
مخاطب با «سئو» متفاوت است.
مخاطب نیازمند «تغذیۀ دائمی» با محتواست.
مخاطب نیازمند «توجه تولیدکنندۀ محتوا» به نیازهایش است.
مخاطب در مرز دیجیتال مارکتینگ و بازاریابی محتوایی تعریف میشود.
مخاطب در حیطۀ Human to Human Marketing است. (بازاریابی انسان به انسان)
تغذیۀ مخاطب به صورت دائمی منجر به پرورش وی میشود: طیفی از مخاطبان که بسیاری از بازاریابان محتوایی همیشه آرزوی داشتنش را دارند.
ما این مخاطبان را Alpha Audience یا مخاطب برتر میخوانیم.
مخاطب برتر با فالوئر چه تفاوتهایی دارد؟
هدف بازاریابی محتوایی و تولید محتوا همیشه در پرورش و دستیابی به مخاطبان برتر است.
مخاطب برتر کسی است که باعث دیدهشدن محتوای ما و اعتماد گوگل به ما میشود.
مخاطب برتر کسی است که باعث انتشار محتوای ما در شبکههای اجتماعی میشود.
مخاطب برتر اما هرگز «فالوئر» نیست: صرفا ما را دنبال نمیکند؛ عمیقا و به صورت احساسی درگیر محتوای ماست و مشارکت کردن در پستها و نوشتهها و بهترکردن مسیر فکری ما برایش ارزشمند است.
فالوئر صرفا دنبالهروست. موقتا به ما میچسبد تا نیاز به دیدهشدن ما را موقتا ارضا کند و البته به سرعت به سمت اشخاص دیگر متمایل میشود.
اساسا البته چنین چیزی در ذات محتوای شبکههای اجتماعی و پلفترمهایی است که در آن کاربران به تولید محتوا دست میزنند.
در این مدل، فالوئر بیشتر با «تولید حاشیه» تغذیه میشود تا محتوای ناب و اصیل. به همین دلیل هر لحظه احتمال دارد شخص دیگری حاشیۀ پررنگتری از شما تولید و روانۀ شبکه کند و فالوئر شما برای همیشه ریزش پیدا کند.
مخاطب برتر اما چنین ویژگیهایی ندارد.
ما همواره میکوشیم مخاطبی که قرار است پرروش دهیم را از طریق «گوگل» به دست بیاوریم.
به یک دلیل ساده ما به گوگل اعتماد میکنیم.
شخصی که از طریق گوگل به سایت من وارد میشود، به دنبال «سؤال» آمده است. برای ارضای حس دیدهشدن من نیامدهاست. سؤالی داشتهاست و ذهنش درگیر آن بودهاست و به من رسیدهاست.
اگر بتوانم او را با پاسخی که اینجا مینویسم قانع کنم، قاعدتا نخستین گام برای ایجاد و نگهداشت یک رابطه را برداشتهام.
مسئله دقیقا در این است: برای «انسان» محتوا تولید کنید نه برای ماشین و موتور جستجو.
چنین نگاهی به مخاطب باعث میشود همواره با نوعی تعهد به تولید محتوا نگریسته شود و البته در این میان جلب اعتماد انسانهایی که محتوا را دریافت میکنند، به جلب اعتماد گوگل و ابزارهای رتبهدهی و ردهبندی سایت هم منجر میشود.